احساسِ عاطفۀ عشق مجازهای مفهومیِ مفهوم عاطفی «عشق»: تحلیلی شناختی-عصبی-زیستی
کد مقاله : 1002-ICIL2024-FULL
نویسندگان
فاطمه کوشکی *
آموزش و پرورش
چکیده مقاله
عواطف و احساسات را نباید اموری ناملموس و بی‌اساس دانست. موضع اصلی آن‌ها مشخص است و می‌توان آن‌ها را به سیستم‌های مشخصی در بدن و مغز مربوط کرد. احساس عواطف درواقع ادراک وضعیت بدن است. یکی از ابزارهای شناختی که به ما کمک می‌کند این تغییر وضعیت در بدن را بیان کنیم، مجازهای مفهومی هستند. هدف از این پژوهش بررسی مجازهای مفهومیِ مفهوم عاطفی عشق از منظری شناختی-پیکره‌ای و تطبیق نتایج تحلیل داده‌های زبانی با یافته‌های عصبی-زیستی می‌باشد. در این مقاله ضمن ارائۀ تعریف «عاطفه» و تمایز آن با «احساس» از دیدگاه عصبی-زیستی، مجازهای مفهومی عشق، نشان دادند که در زبان فارسی به روشنی هر چهار وجه اثرات عاطفه بر انسان (جسمی، روانی، چهره‌ای و رفتاری) بیان می‌شوند و در ضمن تحلیل‌های زبانی مزبور، نتایج و یافته‌های عصبی-زیست‌شناختی عواطف را تایید کردند. در پایان نیز یک الگوی سه مرحله‌ای جهت شکل‌گیری و بروز عواطف از جمله عاطفۀ عشق، ارائه شد.
کلیدواژه ها
"عشق"، "زبان‌شناسی شناختی"، "مجاز"، "احساس"، "عاطفه".
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی
login