تأثیر سیاق در شکلگیری طرحوارههای فرهنگی زبان شخصیتهای داستان فارسی شکر است |
کد مقاله : 1115-ICIL2024-FULL |
نویسندگان |
پژند سلیمانی کریم آباد1، راحله گندمکار *2 1دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکدۀ ادبیات و زبانهای خارجی 2عضو گروه زبان شناسی |
چکیده مقاله |
طرحوارۀ فرهنگی یکی از ابزارهای اصلی زبانشناسی فرهنگی است و میتوان آن را پایهای برای تعامل کنشهای گفتاری و درک گفتار دانست. طرحوارۀ فرهنگی، مستلزم پیشفرضها و انتظارات فرهنگی است. تا به امروز در تحلیلها و مقالات مختلف به این مسئله پرداخته شده که این ملیت است که طرحوارههای زبانی و طرحوارههای فرهنگی را شکل میدهد، اما تاکنون تأثیر سیاق و لحن در شکلگیری طرحوارههای فرهنگی مورد بررسی قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر، به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به بررسی طرحوارههای فرهنگی و کنشهای گفتاری سه شخصیت ایرانی به مثابه مشارکان گفتگو در داستان فارسی شکر است (جمالزاده، 1300) میپردازیم. هر یک از این مشارکان گفتگو از طرحوارۀ متفاوتی استفاده میکند. کاربرد طرحوارههای فرهنگی متفاوت، سبب مفهومسازیهای متفاوتی در مشارکان میشود. شخصیتی که در معرض فرهنگ و زبان دوم و یا زبان مذهب قرار نگرفته است، نمیتواند طرحوارۀ فرهنگی و تکمفهومهای سایر مشارکان گفتگو را دریابد. نتیجهگیری این پژوهش نشان میدهد که علاوه بر ملیت، سیاق متفاوت و تماس فرهنگی نیز طرحوارههای فرهنگی متفاوت ایجاد میکنند. افزون بر این، طرحوارههای فرهنگی زبان دوم بر زبان اول تأثیر میگذارد و آنها را تغییر میدهد. |
کلیدواژه ها |
طرحوارۀ فرهنگی، تماس فرهنگی، کنش گفتاری، داستان فارسی شکر است، کاربردشناسی |
وضعیت: پذیرفته شده مشروط |