تاثیر انواع استعاره های شناختی بر انسجام متنی در قیاس با ابزارهای صوری انسجام
کد مقاله : 1181-ICIL2024-FULL (R1)
نویسندگان
مهسا فرهادی *1، امیرعباس آقابابازاده2
1ندارم
2دانشجوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
چکیده مقاله
استعاره مفهومی به صورت درک یک حوزة مفهومی برحسب حوزة مفهومی دیگر تعریف می‌شود.
این پدیده صرفا واژگانی نیست و در قالب نگاشت حوزه‌ای بر حوزه‌ای دیگر تحلیل می‌شود. در گفتمان، استعاره‌های جدید می‌توانند از نگاشت‌های متعارف و تثبیت شدة هر دو حوزة مبدأ و هدف پدید آیند.
انسجام در زبان‌شناسی شناختی، فرایندی‌ است که در آن موضوعات، رویدادها در یک گفتمان منطقی و فرهنگ‌وابسته جمع می‌شوند (اشتراوس ۲۰۱۴).
زبان‌شناسان نقشگرا متن را یک واحد معنایی و کاربرد شناختی می‌داند و ابزارهایی برای سنجش انسجام معرفی می‌کنند (هلیدی و حسن. ۱۹۷۶).
هر دو رویکرد از منظرهای متفاوت انسجام واژگانی را که شامل تکرار و باهمآیی‌ها می‌شود، بررسی می‌کنند.
این پژوهش به دو پرسش پاسخ می‌دهد: ۱- تأثیر استعاره‌های شناختی بر انسجام یک متن تخصصی (نظیر تاریخ هنر) چقدر است؟ ۲- کدام نوع از استعاره‌های مفهومی نقش پررنگ‌تری در ایجاد انسجام یک متن تخصصی دارند؟
در این پژوهش، روش‌های مختلف تحلیل گفتمان مطالعه شد. پیکره‌ای با حدود هشتصد داده از استعاره‌های مفهومی کتاب‌های تاریخ هنر متوسطة دوم گردآوری و با توجه به ابزارهای انسجامی بررسی شد.
تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد، به ترتیب استعاره‌های هستی‌شناختی، ساختاری و جهتی نقش چشمگیری در موقعیت ارجاعی مشترک نویسنده و خواننده دارند و هر یک از انواع استعارة مفهومی جنبه‌های مختلفی از معنی سازی را باعث می‌شوند.
کلیدواژه ها
زبان‌شناسی شناختی - زبان‌شناسی نقش‌گرای نظام بنیاد - استعاره مفهومی - انسجام متنی - تاریخ هنر
وضعیت: پذیرفته شده مشروط
login